|
|
---
چگونه نوروز باستانی و
سال نو 1400 را تبریک بگوییم؟
وبسایت «مشق
نو»، (mashghenow.com)،
1 فروردین ماه 1400
هرساله و همواره به استقبال بهار
طبیعت، نوروز باستانی و سال نو میرویم و این میراث گرانسنگِ هزاران
سالۀ مادران و پدران آریایی خویش را گرامی میداریم. آنان با امید و
شادی گام در سال جدید مینهادند و زندگی، نوشوندگی و خُرَّمی را در متن
آئینهایی همچون لباس نو پوشیدن، دید و بازدید، دوستی، مهرورزی و«هفت
سین» میسرودند.
سالی که پشت سر نهادیم با دردها، تنگناها،
محنت ها و از دست داده جان هزاران ایرانی هم وطن در جای جای این مرز و
بوم همراه بود که در اوج آنها، قربانیان ویروس کوید19 قرارداشته و
دارند. از تمامیِ حوادث روزگار نمیتوان پیشگیری کرد، اما آنگاه که این
حوادث رخ میدهند، میتوان از گستره و ارتفاع آسیبهای آنها کاست. این
کار شدنی است، درصورتی که مدیران کشور، دانشآموخته، باتجربه، صادق،
مدیر، با کفایت و پاسخگو باشند،«حواله به تقدیر» نکنند و «به جِّد و
جَهد» بکوشند. اما مهمتر از همۀ اینها، یک اصل قراردارد که عبارت است
از حرمتنهادن به حق حیات و دیگر حقوق ذاتیِ شهروندان؛ یعنی درک این
موضوع که ما با اشرفِ مخلوقات، با انسان روبرو هستیم، با انسانی روبرو
هستیم که «غایت فی نفسه» است و دارای کرامت و حقوق ذاتی، و نه
با گَلّۀ رَمهها.
حاکمیت در سال 1400 در معرض
آزمونی دیگر قرار دارد تا در برابر چشمان باز مردم، باردیگر نشان دهد
که چه نگاه و موضعی در قبال آزادی، برابری، قانون، دادرسی عادلانه،
حقوق بشر، دموکراسی، پاسخگویی، شفافیت و مبارزه با فساد دارد. لازم است
از تجربۀ سال 1399 این درس آموخته شود که سلامت و حق زندگی مردم را
نمیتوان و نباید با هدفها و غرضهای سیاسی آلود. جان مردم نمیتواند
و نباید ابزار دست سیاستهای ماجراجویانه، قانونستیزانه و بیحاصل
قرار گیرد.
ما نوروز را ارج مینهیم و سال
نو را به یکدیگر تبریک میگوییم، اما به جای آرزوهای دور و دراز در
آستانۀ سال نو، به انگیزۀ انسانی، احساس مسئولیت اجتماعی و سیاسی،
عملکرد قانونی و اخلاقی، صلحطلبی و گفتوگو نیاز داریم. ما خواهان
تغییرات و اصلاحات بنیادین در ایران، از رهگذر کنشگریهای مدنی و خشونت
پرهیز در عرصۀ عمومی کشور هستیم. در این صورت است که حق داریم سال نو
را از سویدای جان به یکدیگر تبریک بگوییم، وگرنه آنچه بر ورق کاغذ و
صفحۀ رایانه نقش میکنیم، بازی با کلمات است که شوربختانه «طبق معمول
سنواتی»، به عادتی مألوف و فرصتسوز تبدیل شده است. نوروز از راه
نرسیده، درمیگذرد و باز روز از نو، روزی از نو:
گوهرِ مخزن اسرارهمانست که بود
حُقّۀ مِهر بدان مُهر و نشان است
که بود
حافظا بازنما قِصّۀ خونابۀ
چشم
که براین چشمه همان آبِ روان است
که بود.
آغاز سال 1400 خورشیدی
|
|
|
|
|
|