Site in englishزبان فارسی

صفحه نخستمقاله هاگفت و گوهاسخنرانی هادرس هاکتاب هایاد داشت هابیانیه هانقد و نظرزندگی نامهعکس هاتماس

---

تجربۀ بریتانیا در مواجهه با ناآرامی‌های «بریکستون»

 


طی اعتراضات و ناآرامی‌های ایران در هفتۀ پایانی آبان‌ماه 1398، برابر آماری که تاکنون منتشرشده، در بیش از صد شهر افزون بر صد و پنجاه نفر جان باخته‌اند، هزاران نفر دستگیر شده‌اند و خسارات فراوانی به اماکن عمومی و دولتی واردشده است. طبق اعلام مقامات رسمی، فقط در تهران صد نقطه دستخوش ناآرامی شده‌است. این اعتراضات یادآور ناآرامی‌های مشابهی است که در بعضی از دیگر کشورها رخ داده است. یکی از این موارد، ناآرامی‌هایی است که حدود 40 سال پیش در انگلستان اتفاق افتاد.
در سال 1981(1360) انگلستان به مدت سه روز شاهد اعتراضات و ناآرامی‌هایی در جنوب لندن بود که در کانون توجه مردم و دولت این کشور قرار گرفت. اهمیت این رخداد سبب شد که پس از فرونشستن آتش اعتراضات، لُرد اسکارمن عضو مجلس اعیان، از حقوق‌دانان برجسته و شخصیت‌های شناخته شدۀ بریتانیا، مأمور تهیۀ گزارشی دربارۀ این حادثه جهت تقدیم به پارلمان این کشور شود. گزارش اسکارمن در سال 1981 از سوی «دفتر علیاحضرت ملکه» و سپس در سال‌های 1982 و 1986تجدید چاپ شد. این گزارش بر اساس فرمان ملکۀ بریتانیا توسط وزیر کشور به پارلمان تقدیم شد. هدف از تهیۀ گزارش، شناخت زمینه‌ها، دلایل، علل، پی‌آمدها و تدوین سیاست‌هایی در جهت پیشگیری از وقوع چنین ناآرامی‌هایی درآینده بود. با انتشار این گزارش- که بازتاب آن بیش از ناآرامی‌های بریکستون، به فراسوی مرزهای بریتانیا راه گشود-، انتشار صدها کتاب و مقاله را در پی داشت که از زاویه‌های گوناگون به تحلیل چیستی، چرایی، چگونگی و پی‌آمدهای این نآرامی‌ها و یافتن راه های پیشگیری از این‌گونه حوادث پرداخت.
گزارش اسکارمن که در 250 صفحه انتشاریافت، به‌ ترتیب موضوع‌های زیر را دربر می‌گیرد: مقدمه، شرایط اجتماعی، ناآرامی‌ها، پلیس، انتظامات، پیشنهاد‌ها و توصیه‌ها، ناآرامی و سیاست‌گذاری اجتماعی، اصلاح قانون، خلاصۀ یافته‌ها و توصیه‌ها، و نتیجه‌گیری.
گزارش اسکارمن مبتنی بر حادثه‌ای است که بین دهم تا دوازدهم آوریل 1981(12-10فروردین 1360) در منطقۀ بریکستون واقع در جنوب لندن اتفاق افتاد. شرح موجز و بسیار مختصر ماجرا آن است که پس از بروز واقعه‌ای که منجر به زخمی شدن جوانی گردید، ناآرامی‌ها در روز جمعه روی داد و در روزهای شنبه و یکشنبه رو به گسترش نهاد. هرچند طی آشوب‌ها کسی کشته نشد، براساس گزارش، در شامگاه روز شنبه 279 پلیس زخمی شدند و تعداد بسیار زیادی از وسایل نقلیۀ پلیس و غیر آن خسارت دیده یا از بین رفت که برخی بر اثر آتش سوزی بود. هم‌چنین، 28 ساختمان خسارت دید یا به واسطۀ آتش‌سوزی ویران گردید. افزون براین‌ها، گزارش شده است که پلیس در روز شنبه با بمب‌های بنزینی مورد حمله قرارگرفت و«سفید‌پوستان همانند سیاه‌پوستان در ساختن و توزیع بمب‌های بنزینی مساعدت کردند.» ادعا شده است که:«در مدت 200 سال، آشوب‌هایی با این مقیاس و تا این حد در انگلستان اتفاق نیفتاده است.» و اسکارمن این حادثه را با «نتیجۀ یک بمباران هوایی» مقایسه کرده است.
در رابطه با طبیعت ناامنی‌ها، نظر اسکارمن آن‌است‌که به گونه‌ای خود به خودی به وجود آمد و در پیدایش آن طرح یا تصمیم قبلی درکار نبود و به سرعت تبدیل به آشوب گردید. هدف اصلی جمعیت، حمله به پلیس بود.
به ‌منظور تبیین ناآرامی‌ها و یافتن دلایل در فهم همه‌جانبه و درست وقایع، اسکارمن به مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اشاره می‌کند. این مشکلات عبارت‌اند از:1) بیکاری، 2) وضع بد مسکن، و3) آموزش و پرورش بد. در داوری اسکارمن، عامل اصلی و بنیادین که به واسطۀ آن این معضلات سه‌گانه قابل تبیین است، تبعیض نژادی است. او تأکید می‌کند:«وضع نامساعد نژادی، حقیقتی در زندگی جاری انگلیسی است. مطمئنم که این امر عاملی معنی‌دار در پیدایش ناآرامی‌های بریکستون بود.» افزون براین، به‌نظر اسکارمن،«نژادپرستی سازمان‌یافته» در انگلستان وجود ندارد، اما وضع نامساعد نژادی و تبعیض نژادی، تاکنون برطرف نشده است. اسکارمن آنگاه اعتراف می‌کند که تبعیض نژادی«ذهن‌ها و طرزتلقی‌ها را مسموم می‌کند» و مادام که این نوع تبعیض وجود دارد، «عاملی بالقوه برای ناآرامی» خواهد بود.
اسکارمن سه حوزۀ خاص مربوط به نیازها را مورد توجه قرار می‌دهد:1) مسکن،
2) آموزش و پرورش، و 3) استخدام. او یکبار دیگر تأکید می‌کند که بدون دست زدن به اقدام مثبت، وضع نامساعد نژادی اصلاح نخواهدشد. در پاسخ به این پرسش که:«در مواجهه با نیازهای اقلیت نژادی، حق آن‌است‌که تا کجا پیش رفت»، اسکارمن می‌گوید: «در جایی‌که نیاز آنان به‌روشنی مشخص شده، بایستی برنامه‌های ویژه سازمان داده شود؛ منتهی معیار باید نیازمندی باشد نه چیز دیگر.»
 

ارزیابی
1. هرچند حجم خسارت‌ها و ویرانی‌ها بسیار گسترده بوده و به زجمی شدن 279 پلیس نیز انجامیده، با این اوصاف کسی در این ناآرامی‌ها کشته نشده است. علت این بود که پلیس ضدشورش بریتانیا، همانند اکثر کشورهایی که دموکراسی در آن‌ها تثبیت شده، در مواجهه با اعتراضات، حتی خیزش‌های خشونت آمیز، از گلولۀ جنگی استفاده نمی‌کنند، زیرا این کار غیر قانونی و ممنوع است.
2. در ایجاد این ناآرامی‌ها و حوادث، طرح و توطئۀ قبلی درکار نبوده است.
3. اختیارات قانونی پادشاه یا ملکه در بریتانیا بسیار محدود است و این‌دو، نماد قدرت و همبستگی ملی بریتانیا به‌شمار می‌آیند و به ندرت از همین اختیارات نیز استفاده می‌کنند. اما ناآرامی‌های بریکستون یکی از موارد نادری است که الیزابت دوم ملکۀ بریتانیا به صدور فرمانی مبنی بر تحقیق و ارزیابی زمینه‌ها، دلایل، علل و پی‌آمدهای آن مبادرت می‌ورزد. او بدین‌سان، پاسخ مناسبی به معترضات داد و مقامات را به اصلاح سیاست‌های تبعیض‌آمیز در امور اجتماعی و فرهنگی که موجب ناآرامی‌ها شده بود، فرامی‌خواند.
4. با پایان‌یافتن ناآرامی‌های سه روزۀ بریکستون، براساس «گزارش اسکارمن» و دیگر گزارش‌ها و مقالات انتشاریافته، اثری از کشمکش و التهاب در جامعۀ بریتانیا گزارش نشده است. فقط بررسی علمی و کارشناسی ابعاد این حادثه بود که موضوع پژوهشی درازدامن قرار گرفت. پس از انتشار «گزارش اسکارمن»، مقالاتی در نقد و ارزیابی آن منتشر شد.

متن مرتبط:
سید علی محمودی (1393)، درخشش‌های دموکراسی، تأملاتی در اخلاق سیاسی، دین و دموکراسی لیبرال، فصل: «تساهل مثبت و تساهل منفی در قلمرو فلسفۀ سیاسی معاصر»، تهران، نشر نگاه معاصر.
---

 

    

 

 

 

 

 

   
بالای صفحهصفحه نخست